گزیده سخنان ویکتور هوگو
به کسی عشق بورز که لایق عشق تو باشد نه تشنه عشق ... چون تشنه عشق روزی سیراب می شود.
***
مانند پرنده باش که روی شاخه سست و ضعیف لحظه ای می نشینید و آواز میخواند و احساس میکند که شاخه می لرزد ،اما به آواز خواندن خود ادامه می دهد زیرا مطمئن است که بال و پر دارد.
***
بیش از آنکه خزان از راه برسد ، از هر بهار بهره مند شو .
***
زندگی شما از زمانی آغاز میشود که افسار سرنوشت خویش را در دست گیرید.
***
چقدر باشکوه است که دوستت بدارند و به مراتب باشکوه تر است که دوست بداری!
***
بدون دادگری هیچگونه پیش داوری درست نیست.
***
در نوشتن از آنچه دیگران نوشته اند ، نباید یاری خواست ،بلکه از جان و دل خویشتن است که باید یاری جست.
***
اگر انسان بتواند رنج را نیز به مانند شهری ترک گوید،می تواند خوشبختی را از سر گیرد.
***
ازدواج چیز شگفت آوری است،گاه شیران را روباه و گاه روبهان را شیر میکند.
***
جان آدمی چه اندوهگین است ،هنگامی که اندوهش از عشق است.
***
عشق ، زیبا و زشت نمیشناسد.
***
هر زن پاکدامنی ،زیبا و دلپسند است.
***
زندگانی گل است و عشق ، عسل آن.
***
هر کس ارزش خود را خود تعیین میکند.
***
اگر چشم و هم چشمی در زندگی بشر نبود ،نه نوآوری میشد نه کشفی.
***
از لابه لای شدیدترین تاریکی ها ، نور راستی برافروخته می شود.
***
آنچه میگویی بکن و آنچه میکنی بگو!
***
لغزش انسان تدریجی است . بدیها در وجود ما ،پای حاضر و آماده و نامرئی دارند .حتی کسانی که از ما با ظاهر پاک و آراسته ، چنین ویژگیهایی دارند.
***
اگر نمیخواهی تو را بیازمایند ، کار خود را درست انجام بده .
***
بزرگترین آزمون گیرنده ، خداست و کوچکترین آزمون دهنده ، بنده ی خدا.
***
روزی جهانیان ،همه دست برادری به یکدیگر خواهند داد و آن روزی است که بدبختی و تیره روزی در گستره جهان یافت نخواهد شد.
***
هرچه خدایی نیست ، فرو ریختنی است.
***
یک پرنده کوچک که زیر برگها آواز میخواند برای اثبات خدا کافی است.
***
عذاب وجدان ، بدتر از مرگ در بیابان سوزان است.
***
هر چه از کوه بالاتر می رویم ، چشم انداز گسترده تری می بینیم.
***
لطف زن مانند ماسه خطرناک است.
***
چقدر عاقلند آنهایی که در عشق احمق اند.
برایت آرزو مىکنم که عاشق شوى،
و اگر هستى، کسى هم به تو عشق بورزد،
و اگر اینگونه نیست، تنهاییت کوتاه باشد،
و پس از تنهاییت، نفرت از کسى نیابى،
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید ......
***
من نمیگویم هرگز نباید در نگاه اول عاشق شد اما اعتقاد دارم باید بار دوم هم نگاه کرد.
***
در زندگی یک مرد ۲ روز ارزش دارد : روزی که با زنی آشنا میشود و روزی که او را به خاک می سپارد.
***
خوشبخت كسي است كه به يكي از دو چيز دسترسي دارد : يا كتابهاي خوب يا دوستاني كه اهل كتاب باشند.
***
هرگز در میان موجودات مخلوقی كه برای كبوتر شدن آفریده شده كركس نمیشود. این خصلت در میان هیچ یك از مخلوقات نیست جز آدمیان.
***
تمام جهنم در يک کلمه وجود دارد:تنهايي.
***
خداوندا! اگر بخواهم آنچه در ذهن دارم با تو بگويم، هزاران جلد کتاب مي شود ولي آنچه در دل دارم يک جمله بيش نيست.
***
کینه و تنفر را به کسانی واگذار کنید که نمی توانند دوست بدارند.
***
انسان، انسان است چون که می گرید، ولی به حال کسی که هرگز نمی گرید باید گریست.
***
هستی جز احساس پایان قریب الوقوع، و هم گاهی کیفیت بودن با نبودن، رفتن در بوته آزمایش، و خطر دائمی لغزش احتمالی چیزی نیست .
***
ببديهاي اجتماع به دست ما ساخته شده است و به جاي ناله جاي آن دارد که درصدد رفع آن برآئيم .
***
عشق عبارت است از وجود يک روح در دو کالبد. عامليست که دو تن را مبدل بفرشته ی واحدی می کند.
***
آزادی ما از نقطهای شروع می شود که آزادی دیگران پایان مییابد.
***
بدبختی، مربی استعداد است.
***
بهمرگ راضی شدن، بهفتح نائل شدن است.
***
تعارف و خوش آمدگوئی، چیزی مانند بوسیدن از روی چادر است.
***
جسد دشمنی را که تشییع میکنی سنگین نیست.
***
خدا فقط آب را آفرید، انسان شراب را.
***
در بینوائی همچنان که در سرما نیز دیده میشود، آحاد به یکدیگر فشرده میگردند. ویکتور هوگو
***
شاید بتوان از هجوم سیلآسای یک ارتش ممانعت کرد، اما از هجوم افکار و عقاید نمیتوان جلوگیری نمود.
***
فقر و مسکنت ، مردان را بهجنایت و زنان را بهفحشاء سوق میدهد.
***
فکر کردن، شغل ذهن است، خواب دیدن، تفریح آن.
***
فلسفه، میکروسکوپ افکار است.
***
گاهی کار فقر و بیچارگی به جائی میرسد که رشتهها و پیوندها را میگسلد، این مرحلهای است که تیرهبختان و سیاهکاران چون بدانجا رسند درهم آمیخته و در یک کلمه که "شومی" است شریک میشوند، این کلمه بینوایان است.
***
وقتی نتیجه انتخابات اعلام شد، یعنی رأی بالاترین مرجع اعلام شده است.
***
همهجا شادمانی قشر نازکی است که روی رنج و بیچارگی کشیدهاند.
***
هیچ چیز مثل بدبختی کودکان را ساکت نمیکند.
***
آنانکه نمیتوانند خود را اداره کنند، ناچار از اطاعت دیگرانند.
***
آینده کودکان بسته بهتربیت پدر و مادر است.
***
ادبیات، راز پنهانی تمدن است، شعر، سرّ مکتوم آمال است.
***
از آن در شگفتم که در سینه دلی دارند و میپندارند که آسایش و سعادت بشر جز مهر و صفا راه دیگری دارد.
***
از کوچکی میل داشتم بزرگ باشم.
***
امید در زندگانی بشر آنقدر اهمیت دارد که بال برای پرندگان.
***
انسان در این عالم چون شبح سرگردانی است که هنگام عبور از این راه، حتی سایهای از خود به یادگار نمیگذارد.
***
باید درهای علم به روی همه باز باشد، هرجا مزرعه هست، هرجا آدم هست، آنجا کتاب هم باید باشد.
***
بدتر از مرگ چیست؟ آنچه بعد از آمدنش مرگ را میطلبی.
***
بهترین دوستان من کسانی هستند که پیشانی و ابروهای آنها باز است. ویکتور هوگو
***
خدمت بهوطن نیمی از وظیفه است و خدمت بهانسانیت، نیم دیگر آن.
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.